همشهری - حمیدرضابوجاریان: دیپلماسی آب به معنی توان بالقوه درگیری و خشونت یا برعکس، همکاری و مدیریت بر سر منابع آب مشترک و بینالمللی است که با ادامه روند کمبود یا گاه بحران آب در سالهای اخیر، بسیار به آن توجه شده است. دیپلماسی آب، توانایی کشورهای ذینفع در مدیریت آبهای مشترک است تا وضعیت پایدارسیاسی حاصل شود؛ یعنی منابع آب مرزی و بینالمللی بدون هیچگونه تنش یا درگیری بین طرفهای صاحب حقابه، به شکل پایدار استفاده شود. اهمیت دیپلماسی آب در سیاست خارجی ایران در قبال همسایگانش با توجه به مرزهای طولانی ایران با همسایگانش و مشترکبودن در حوضههای آبریز فرامرزی فرات-دجله با عراق و ترکیه، کورا-ارس با ترکیه، ارمنستان و جمهوری آذربایجان، اترک با ترکمنستان، قرهقوم با ترکمنستان و افغانستان، پترگان-خواف با افغانستان، هامونهیرمند با افغانستان و پاکستان و هامونمشکیل و رابچ - باهوکلات با پاکستان، آشکار میشود. در این گزارش به موضوع سدسازیهای انجام شده در افغانستان و ترکیه و تأثیر آن بر ورودی آب به ایران و نیز برخی زمزمهها درباره تقسیم آب میان ایران و عراق و مخالفتهای برخی در عراق درباره مفاد قرارداد۱۹۷۵ الجزایر و عملکرد دستگاه سیاست خارجی کشور در قبال این موضوعات پرداختهایم.
ماجرای غبارآلود شدن شهرهای مختلف ایران در روزها و هفتههای گذشته، موضوعی نیست که بتوان آن را تنها به وزش باد و برخاستن گرد و غبار از سرزمین کشورهای همسایه و ورود این غبار به کشورمان منحصر کرد. گرچه ممکن است بخشی از ورود غبارها ناشی از همین موضوع باشد اما، در پس پرده بادهایی که از سرزمینهای همسایه به سمت کشورمان میوزد؛ اتفاقات دیگری آن هم نه در روزها و هفتههایی که گذشت بلکه از پس سالها قبل رخ داده است. اتفاقاتی خاموش که ریشه آن را میتوان در جنگ آب و نبود توجه به موضوع دیپلماسی آب که این روزها حرف از آن بسیار شنیده میشود، جستوجو کرد. اتفاقی که جنبههای سیاسی آن را شاید بتوان پررنگتر از اصل ماجرای آب دانست.
بیتوجهی به دیپلماسی آب
در روزگاری که کمتر کسی در ایران به موضوع کمبود آب توجه داشت، همسایهها بدون نگرانی از پیگیری و مزاحمتهای احتمالی ایران در مسیر سدسازی روی رودخانههایی که با ورود به ایران، کشور و مراتع و جلگههای آن را سیراب میکردند سرمایهگذاریهای سنگینی کردند. افغانستان و ترکیه زودتر از دیگر همسایگان خود به فکر ذخیره منابع آبی برای کشورشان افتادند حتی اگر به قیمت خشک کردن زمینهای کشورهای همسایهشان تمام شود. ساخت سد روی رودخانه هیرمند از سوی افغانستان و ساخت سد آتاتورک در ترکیه در مسیر رودخانه فرات، اقداماتی بود که افغانستان و ترکیه برای کم کردن ورود آب به ایران و خشک کردن زمینهای عراق و سوریه که تبعات زیستمحیطی برای ایران در پی دارد، انجام دادند. ساخت سد ایلیسو با ۳برابر گنجایش، نسبت به سد کرخه اتفاق دیگری بود که در سایه غفلت طرف عراقی و ایرانی در ترکیه به سرانجام رسید و عملا هم برای ایران بسیار سنگین تمام شد و هم عراقیها را با مشکلات بزرگی روبهرو کرد. محمدحسین پاپلی یزدی، عضو مرکز ملی تحقیقات علمی فرانسه در اینباره میگوید: زمانی که همسایگان بهویژه ترکیه و افغانستان ساخت سدهای بزرگی را شروع کردند، در وزارتخارجه وقت اصلا سازوکاری وجود نداشت که بتواند براساس آن سازوکار با این کشورها وارد مذاکره شود تا منافع ایران در پس ساخت این سدها به خطر نیفتد. بیتوجهیهایی که البته چندی بعد اثرات خود را نمایان کرد.
هشدارهای کلامی و بدون عمل!
هنگامی که ماجرای سدسازیهای پیدرپی در افغانستان و ترکیه و اثرات زیانبار آن بر حقابه ایران و محیطزیست خود را کمکم نشان میدهد، مسئولان وقت که گویا تازه در جریان مسئله قرار گرفته بودند، دستبهکار شدند. تیرماه سال۹۶، حسن روحانی، رئیسجمهور وقت در همایش بینالمللی مقابله با گردوغبار که با حضور مسئولان و نمایندگان سازمان ملل متحد، وزرا و نمایندگان ٤٣کشور در تهران برگزار شد، به سدسازی در ترکیه و افغانستان بهسختی تاخت و با اشاره به اینکه سدسازی بدون درنظرگرفتن آثار زیستمحیطی، برای آینده منطقه خطرناک است، گفته بود باید احداث سد بدون مطالعات زیستمحیطی متوقف شود. اما هشدار کلامی رئیس دولت وقت هرگز سبب توقف در روند سدسازی در این کشورها نشد. حتی تحرکی در وزارتخارجه آن زمان ایجاد نشد تا بتوان موضوع را با سازوکارهای قانونی پیگیری کرد. گرچه در همان زمان مسئولانی از وزارتخارجه بهعنوان مسئول دیپلماسی آب منصوب شدند اما، موضوعاتی در وزارت امور خارجه مطرح بود که از آب مهمتر بهنظر میرسید! و به این دلیل اولویتی در اینباره به مسئله آب و سدسازیهای پیرامون ایران داده نشد.
سدهایی با مقاصد سیاسی
بسیاری از کارشناسان معتقدند، ساخت سد از سوی یکی از ذینفعان روی رودخانههایی که آب آنها به چند کشور دیگر میرود را نباید تنها از منظر تامین آب برای مصارف شرب یا کشاورزی یک کشور تحلیل کرد. آنان میگویند اهداف سیاسی پشت پرده چنین سدسازیهایی است.
عادل نجفزاده، رئیس گروه دوستی پارلمانی ایران و ترکیه مدافع این نظریه است و به همشهری میگوید: ساخت چندین سد از سوی ترکیه روی سرشاخههای اصلی تامینکننده حقابه سوریه و عراق که بخشی از آن به هورهای جنوب ایران میرسد با فشارهای سیاسی رژیم صهیونیستی و آمریکا بر ترکیه و با هدف وارد کردن فشار به محور مقاومت در سوریه، عراق و ایران انجام شده است. وی ادامه میدهد: با توجه به جریاناتی که پیرامون کشور در حال رخ دادن است، مشخصا میتوان گفت جریان صهیونیسم برای تضعیف ما و کشورهای عراق و سوریه، از سلاحهای بیولوژیک و خصوصا محیطزیست استفاده میکند. آنان با وارد کردن فشار به کشورهایی که منشا ورود آب به ایران و جریان مقاومت منطقه هستند تلاش میکنند آرامش را در این سرزمینها از بین برده و با سدسازیهای متعدد میلیاردها مترمکعب آب را از دسترس ایران، سوریه و عراق خارج کنند و با این کار امنیت ملی و محیطزیست این کشورها را به خطر بیندازند. نجفزاده با انتقاد از اینکه دستگاههای امنیتی و وزارتخانههای مرتبط با موضوع آب و محیطزیست هرگز به وظیفه خود در قبال این سدسازیها بهخوبی عمل نکردهاند، میگوید: مسئولان امنیتی وقت و مدیران گذشته وزارت امورخارجه مدتها قبل از ساخته شدن این سدها میبایست اقدامات خود را برای تامین حقابه ایران و کسب تعهدات رسمی از سوی سازندگان سدها انجام میدادند اما، شاهد چنین اقداماتی نبودیم.
رئیس گروه دوستی پارلمانی ایران و ترکیه بر اهمیت فعالیت دیپلماسی ایران در حوزه آب با کشورهایی که از محل سدسازیهای ترکیه دچار خسارتهای جدی شدهاند تأکید میکند و میافزاید: ضرورت دارد با قید فوریت ابعاد امنیتی-سیاسی-اجتماعی ساخت سدهایی که پیرامون کشور احداث شده است، بررسی و با نمایندگان پارلمانهای عراق و سوریه به شکل مشترک نشستهایی برای پیگیری موضوع تامین حقابه کشورها در مجامع بینالمللی انجام شود علاوه براین، با رایزنی دیپلماتیک با نمایندگان گروه دوستی ترکیه با ایران تلاش میشود تا از طریق پارلمان ترکیه موضوع حقابه سوریه و عراق و در نتیجه کاهش اثرات زیستمحیطی بر ایران دنبال شود.
گرچه نجفزاده معتقد است اقداماتی که اکنون در سطح وزارت امور خارجه، مجلس، سازمان حفاظت محیطزیست، وزارت نیرو و دیگر دستگاهها پیگیری میشود اقدام ارزشمندی است اما، بسیار دیرهنگام است و احقاق حق ایران، سوریه و عراق نیازمند نظام قدرتمند بینالمللی و پیگیرهایی است که شاید به سرانجام رسیدن آن بهمدتها زمان نیاز داشته باشد. با این حال، خبرها حکایت از آن دارد که عراقیها با ترکیه هیچ قرارداد آبی ندارند که بتوان براساس آن در مجامع بینالمللی ترکیه را وادار به تامین حقابه عراق کرد. نبود چنین قراردادی بهمعنای سختتر شدن کار برای مجاب کردن ترکیه در آزادسازی بخشی از آب ذخیره شده پشت شد ایلیسو است. سدی که آن را باید منشا گرد و غبارهای این روزهای ایران دانست.
قراردادهایی که قابل نقض نیست
ایران و عراق در حوضه آبریز میانرودان (فرات-دجله) باهم مشترکند. با وجود منابع آب مشترک زیادی که در طول مرزهای طولانی این دو کشور وجود دارد، اختلافات اصلی در طول تاریخ، مربوط به مرزهای جنوبی و رودخانه اروندرود بوده است و دلیل اصلی علاقه عراق به داشتن سهم بیشتر آب این رودخانه مرتبط باشد. به هر حال، با وجود چندین قرارداد که در زمینه حقوق ایران و عراق از اروندرود به امضای طرفین رسیده است، همچنان اختلافاتی باقی است. در عراق برخی جریانات سیاسی این کشور تلاش دارند موضوعات آبی میان ایران و عراق را که در قرارداد۱۹۷۵ الجزایر به امضا رسیده است، نقض کنند.
استدلال این جریان آن است که قرارداد الجزایر را صدامحسین امضا کرده است و عراق در دوره فعلی نباید زیربار تعهداتی برود که صدام حسین در موضوعات آبی به ایران داده است. در این میان، حسن کاظمی قمی، سفیر اسبق کشورمان در عراق به همشهری میگوید: عهدنامه مرزی دولتهای ایران و عراق براساس قرارداد۱۹۷۵، عهدنامه حقوقی و بینالمللی است و همه دولتها باید نظامات آن را رعایت کرده و به مفاد آن متعهد باشند و جمهوری اسلامی ایران نیز بارها بر این موضوع تأکید کرده است. او ادامه میدهد: سال۱۳۸۶ نیز در چارچوب همین عهدنامه، وزرای کشور ایران و عراق بار دیگر بر اجرای مفاد آن توافق کردند. این عهدنامه اصولی دارد که در قالب کارگروهها و کمیتههایی در حال فعالیت است و نباید نگرانی در اینباره داشت. آنطور که کاظمی قمی میگوید، عهدنامه۱۹۷۵ بهدلیل بینالمللی بودن آن قابل نقض از سوی هیچیک از ۲کشور نیست و برخلاف نبود توافق آبی میان عراق و ترکیه، ایران در اینباره با عراق توافقنامه قابل اتکا دارد و میتواند براساس آن عمل کند.
آغاز فعالانه مسیر دیپلماسی برای آب
وزیر امور خارجه با اشاره به تشکیل کمیته مشترک بین وزارتخانههای خارجه، کشور و نیرو برای پیگیری تخصصی موضوعات مرتبط با رودخانههای مرزی و سدسازی در برخی کشورهای همسایه، گفت: در طول فعالیت دولت سیزدهم دیدارهای دوجانبهای با ترکیه، عراق و افغانستان جهت پیگیری حقابههای مرزی داشتیم. حسین امیرعبداللهیان پیرامون اقداماتی که وزارت امورخارجه دولت سیزدهم در حوزه دیپلماسی آب انجام داده است، گفت: در وزارت امورخارجه، وزارت کشور و وزارت نیرو کمیتهای تخصصی شکل گرفته است تا مسائل مرتبط با رودخانههای مرزی و سدسازی در برخی کشورهای همسایه، مورد بررسی قرار گیرد. او ادامه میدهد: از سوی دیگر در مدتی که مسئولیت دستگاه دیپلماسی را بهعهده گرفتم، بهطور دوجانبه با وزیر خارجه ترکیه درباره سدهایی که روی رودخانه ارس زده شده و میتواند تأثیراتی بر ایران داشته باشد، گفتوگو کردیم، همچنین با طرف عراقی نیز گفتوگوهایی در این زمینه انجام شده است. رئیس دستگاه دیپلماسی کشورمان یادآورمیشود: در این مدت با هیأت حاکمه موقت فعلی افغانستان گفتوگو کردهایم. همچنین از ترکیه نیز هیأتی در پایان سال گذشته به ایران سفر کرد و کمیته مشترکی برای پیگیری موضوعات مربوطه طراحی شد. اقدام مشابهی را در موضوع افغانستان انجام دادیم و باید دنبال کنیم تا به نتیجه برسیم.
حقابه هیرمند از مسیر تعامل میگذرد
گفتوگو با علی جدی رئیس گروه دوستی پارمان ایران و افغانستان
معاهده حقابه ایران از رود هیرمند که به معاهده هلمند معروف شد، سال1351 میان دولت وقت ایران و دولت وقت افغانستان به امضا رسید. در این معاهده مقرر بود ایران از 3نقطه حقابه خود را از هیرمند دریافت کند. با وجود گذشت نیم قرن از امضای این معاهده، هنوز به مفاد آن بهدرستی عمل نشده است. در اینباره با علی جدی، رئیس گروه دوستی پارلمانی ایران و افغانستان درباره نقش جایگاه مجلس در دیپلماسی آب، مذاکرات انجام شده و سرانجام این موضوع گفتوگو کردهایم.
بسیاری ازمشکلات با دولتها را میتوان در قالب ایجاد گروههای دوستی پارلمانی برطرف کرد. مدتهاست گروه دوستی پارلمانی ایران و افغانستان فعالیت خود را شروع کرده است، برای برطرف کردن مشکل حقابه ایران از هیرمند چه اقداماتی در این گروه انجام شده است؟
تا قبل از شکلگیری حکومت افغانستان، روابط پارلمانی میان مجلس ایران و مجلس افغانستان بهشکل سازمانیافتهای وجود داشت. در افغانستان نیز مانند ایران، گروه دوستی پارلمانی این کشور با ایران شکل گرفته بود. گروه پارلمانی دوستی افغانستان در سفر به تهران و در دیدار با رئیس مجلس شورای اسلامی برحق ایران برای داشتن حقابه از هیرمند تأکید کرده بود. علاوه بر این، 2دیدارمجازی از سوی نمایندگان پارلمان ایران با نمایندگان افغانستان در مجلس این کشور انجام و بار دیگر بر ضرورت عمل کردن مسئولان افغانستان به معاهده حقابه ایران از هیرمند تأکید و اقداماتی نیز برای عملی شدن این معاهده انجام شد. متأسفانه با روی کار آمدن حکومت طالبان، مجلس افغانستان منحل و ارتباط با گروه دوستی پارلمانی ایران با این کشور نیز قطع شده است.
در جریان افتتاح سد کمالخان در ولایت نیمروز افغانستان، اشرف غنی، رئیسجمهور سابق این کشور در مواضعی عنوان داشت آب هیرمند قرنها از افغانستان خارج میشد، اما اکنون مدیریت آن بهدست افغانهاست، لذا از این پس به ایران آب در مقابل نفت میدهیم؛ رویکرد دولت سابق افغانستان به تامین حقابه ایران چگونه بود؟
معاهدهای که براساس آن ایران از هیرمند حقابه دارد، موضوعی نیست که بتوان آن را کتمان یا به آن عمل نکرد. حقابه از هیرمند حقی است که ایران براساس قوانین بینالمللی از آن برخوردار است. کسی نمیتواند بهازای حقابه قانونی ایران، چیزی مابازای آن بخواهد. اما اگر ایران، سهمی بیشتر از حقابه خود از هیرمند بخواهد، آن زمان میتوان با استفاده از روشهای تهاتر کالا با آب ازجمله نفت این سهم اضافه را بهدست آورد.
مسئولان حکومت سابق افغانستان بارها از حمایت ایران از ملتشان قدردانی کردهاند اما، سوابق نشان میدهد در هیچ مقطع زمانی حقابه ایران از هیرمند به ایران داده نشده است. چه سازوکارهایی برای ملزم کردن طرف افغانستانی برای عمل به تعهداتش وجود دارد؟
دولتمردان و ملت افغانستان، نسبت به حسن نیت ایران نسبت به خود تردیدی ندارند و این موضوع را بارها اعلام کردهاند که در روزهای سخت، این ایران بوده است که در کنار افغانستان مانده و درهای خود را بر مردم این کشور نبسته است. مسئولان افغانستان و حکومت این کشور باید قدر این موضوع را بدانند و به تعهداتی که به ایران دارند، بهدرستی عمل کنند. نباید اینگونه تصور شود که ایران باید حسننیت خود را به افغانستان نشان دهد بلکه افغانستان نیز باید رعایت حسن همجواری را کرده و حقابه ایران را از رودخانه هیرمند تامین کند. رعایت این موضوع از سوی ایران حدود و ثغوری دارد و طرف افغانستانی نباید از حسن ظن ایران نسبت بهخود در عمل کردن به تعهدی که دارد شانه خالی کند.
حکومت طالبان مدتی است زمام امور را در این کشور بهدست گرفته است. برای تامین حقابه ایران با مسئولان این گروه صحبت یا مذاکرهای انجام شده است؟
پس از روی کار آمدن حکومت طالبان در افغانستان، در مجلس مذاکرهای با این گروه نداشتیم. اما مسئولان دولتی مذاکرات و دیدارهایی با مسئولان طالبان درباره این موضوع داشتهاند و طالبان نیز نشانههایی درباره همراهی خود با موضوع تامین حقابه ایران از خود نشان دادهاند اما درباره جزئیات آن اطلاعی ندارم.
با وجود همه مذاکرات و معاهدههایی که ایران برای بهدست آوردن حقابه از هیرمند دارد، تا امروز سهم ایران از هیرمند بهدرستی ادا نشده است. آیا سازوکار بینالمللی برای ملزم کردن افغانستان به رعایت قانون وجود دارد؟
قوانین بینالمللی زیادی برای ملزم کردن افغانستان به رعایت تعهداتش وجود دارد. براساس همین تعهدات بینالمللی است که حقابه ترکمنستان را به شکل کامل تامین میکنیم چرا که این موضوع را جزو حقوق کشورها میدانیم. درباره افغانستان اما مشکلاتی وجود دارد که نمیتوان از کنار آن به سادگی گذشت. اگر ایران از افغانستان به مجامع بینالمللی بهدلیل تامین نکردن حقابه از هیرمند شکایت کند، رأی به محکومیت افغانستان صادر و جرایم سنگینی برای این کشور در نظر گرفته میشود. عزم جامعه جهانی در شرایط کنونی، کمک به مردم افغانستان و کاهش رنج مردم است نه اینکه از این کشور شکایت و آن را جریمه کند. بنابراین شکایت بینالمللی از افغانستان در دستور کار نیست. تلاش بر برطرف کردن مشکل با استفاده از ابزار دیپلماسی و تعامل سازنده است و امیدواریم در این مسیر به موفقیت برسیم.
نظر شما